...
Post
Archive
Other
Cafe






...


روز‌های عجیبی‌ را میگذرانم
روز‌هایی‌ که دلم می‌خواهد ساعت‌ها پشت پنجره بنشینم ، خیابان را نگاه کنم ، بدون اینکه انتظار کوچکترین اتفاقی‌ را داشته باشم
دلم سکوت می‌خواهد ، سکوت محض ، مثل وقتی‌ که به اعماق آب میروی، مثل غرق شدن ، همه چیز تاریک و تاریک تر میشود ، ساکت و ساکت تر
دلم حتی نوشتن هم نمی‌خواهد ، وقتی‌ چیزی برای فکر کردن نداری، چیزی هم برای نوشتن نداری 
نمیخواهم بخوابم.
کابوس‌های شبانه ، جز ترس از شب ، ترس از خواب، ترس از بالشم ، چیزی برای من به همراه ندارند.
پشت پلک‌های بیداری ، هیچ حادثه‌ای در کمین نیست
دلم آغوش نمی‌خواهد ، آغوش‌های دروغین ، آغوش‌های موقتی ، آغوش‌های خیالی.فکر کردن به آغوش کسی‌ که نیست ،یعنی‌ خیانت به احساس ، یعنی‌ دروغ گویی به غرایز انسانی‌

آیینه‌ها را نمی خواهم.
درگیر خودت که باشی‌، هیچ چیزی تو را یادِ خودت نمی‌‌اندازد.
غریبه‌ها دیدن ندارند
روزهای عجیبی‌ است
در حجمِ بی‌ انتهایِ تنهایی‌‌هایم ، می‌خواهم هنوز تنهاتر از این باشم .
کسی‌ که در من رخنه کرده ، باید مرا ترک کند ، تا با خیال راحت بنشینم پشت پنجره و در سکوت خیابان را ببینم و به هیچ چیزی فکر نکنم.
به هیچ چیز جز اتفاق‌هایی‌ که قرار نیست بیفتند

+هر کس به طریقی ثَمری دید ، ولی ما
جز خونِ دل از عشق نبرديم نصیبی ...

+خيانت الزاما همخوابگى با يه نفر ديگه نيست. پنهان كردن ساده ترين اتفاقاتى كه طرفت بايد بدونه و نميدونه اصل خيانته.
‏مفهومه؟

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

یک شنبه 18 مهر 1395برچسب:, |16:23|Nazanin.
About



Tags



Cats



Codes



Designer

Cafe-Ghaleb